مدح و مناجات با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
فقط میخوانمت دریا! که شوری بیکران داری چرا دریا؟ که در قلبت حدودی بیش از آن داری برای رفت و آمدهای اهل آسـمان گـویا به سمت عرش از هر سویِ خانه پلهکان داری تمام روز گردانـندۀ چرخ سماوات است همان دست دعا که شب به سمت آسمان داری دلیل خلقتِ عالم! به خاکِ چادرت سوگند که بیش از آسمان دستی پُر و روزیرسان داری و پشت پردۀ مسجد زبانِ ذوالفـقاری تو تویی که پای دَرسَت، دخترانی خطبهخوان داری اگر در روز محشر هم شفیع کافران باشی چه جای شبهه! چون قلبی به شدّت مهربان داری سرا پا مست میگردد زمین و آسمان وقتی که تو نامِ امیرِمؤمنان را بر زبان داری به شوق «اَشهـدُ اَنَّ عـلیاً حُجـت الله»ت عجب شوقی از آن در سینهات وقت اذان داری تو مقصود خدا از خِلقتی و مادر هستی تو حق مادری بر گردن کل جهان داری منم آنکه کریمی چون تو را در زندگی دارم تو هم آنی که همچون من گدایی ناتوان داری |